چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
منوی سایت
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
صفحه مخصوص واحدها
پیوند ها
...............................................
تبلیغات
- مرکز آموزش سازمان فعالیت های قرآنی
ابراهیم متقی: قدرت، مقاومت و سازش ماهیتی دومینویی دارند / محمد شفیعی‌فر: مواجهه امروز ایران و آمریکا تمدنی و هویتی است
تاریخ انتشار: دوشنبه 9 اردیبهشت 1398

ابراهیم متقی: قدرت، مقاومت و سازش ماهیتی دومینویی دارند

محمد شفیعی‌فر: مواجهه امروز ایران و آمریکا تمدنی و هویتی است

 

به همت معاونت فرهنگی سازمان جهاددانشگاهي تهران و همزمان با سالگرد واقعه طبس، نشست تخصصی با موضوع « چهار دهه مواجهه ایران و آمریکا » با سخنرانی ابراهیم متقی و محمد شفیعی فر، از اعضای هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران؛ روز سه شنبه 3 اردیبهشت 98  در دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.

ابراهیم متقی با بیان این‌که در هر کشوری که منافع و قدرت ملی خود را تحت‌الشعاع اراده قدرت‌های بزرگ قرار دهد (نظیر برجام ) وضعیت کنونی اجنتاب‌ناپذیر خواهد بود، گفت: براساس بحث‌های برجام از سال ۲۰۱۳ من نقد مذاکره مرحله به مرحله داشتم که این نقد براساس مولفه‌هایی چون نوع توافق الگوی کنشی مبنی بر سازش و آنچه که در روابط بین‌الملل خوانده‌ایم بود.

استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: یک سال و نیم گذشته «مرشایمر» در دانشکده علوم سیاسی سخنرانی داشت و عنوان کرد در کتاب «تراژدی سیاست قدرت‌های بزرگ» خود می‌گویند اگر شما در روابط با بازیگران منطقه‌ای و قدرت‌های بزرگ انعطاف نشان دهید و سازش کنید طرف مقابل شما را به علت یک دیپلمات خوب تحسین نمی‌کند بلکه چنین می‌پندارد به علت ضعف دست به سازش زده‌اید پس مطالبات خود را بیشتر می‌کند.

متقی با بیان این‌که این در حالی است که شماری در کشور معتقدند که این جدال‌ها بیهوده است و نباید ادامه‌دار باشد، افزود: بنا بر باور این افراد باید هر چه زودتر این مسأله حل شود اما واقعیت این است سیاست آمریکا یک سیاست ساختاری است زمانی که ترامپ رئیس‌جمهور شد من عنوان کردم ترامپ آمریکای بدون روتوش است.

وی با بیان این‌که واقعیت شناخت آمریکا و سیاست‌های آمریکا در ادبیات ترامپ است، در ادامه خاطرنشان کرد: «بیل کلینتون»، «باراک اوباما» همگی در دوران ریاست جمهوری‌شان با روتوش مباحث را پیگیری می‌کردند. به عنوان مثال مسائل حقوقی یا دیپلماتیک پیگیری می‌شد و به عبارتی می‌خواستند وانمود کنند با ایرانیان مشکلی ندارند حال آن‌که شدیدترین تحریم‌ها علیه ایران در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما بود.

این استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به جو آمریکا زده حاکم در فضای اجتماعی کشور گفت: در آخرین دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا همگی بشدت به دنبال آن بودند که «هیلاری کلینتون» رئیس‌جمهور آمریکا شود این در حالی است که بدترین تحریم‌ها با عنوان تحریم‌های فلج‌کننده در دوران اوباما بر ایران تحمیل شد اما ادبیات آن‌ها به گونه‌ای بود که همه عنوان می‌کردند نگاه جهان غرب به ایران همکاری‌جویانه است از این‌رو چرا عده‌ای در داخل کشور مقاومت می‌کنند.

متقی یادآور شد: واقعیت این است که «ترامپ»، «ریگان»، «جورج بوش» پدر، «بیل کلینتون»، «جورج بوش» پسر، «باراک اوباما»و همگی سیاست واحدی دارند و می‌توان گفت در همه دوران و حتی در دوران دموکرات‌ها فشارهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی علیه ایران وجود داشته است.

وی با اعتقاد به این‌که ترامپ کسی است که با آمدنش سیاست را از لایه‌های پنهان آمریکایی خارج کرد و در فضای آشکار تصمیم‌گیری قرار داد، در ادامه افزود: این یعنی یک الگوی رفتاری با واقعیت‌های سیاست آمریکا که مبتنی بر دیپلماسی اجباری است.

این استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با بیان این‌که سیاست‌های ایران هیچ‌گاه سیاست‌های تهاجمی نبوده است، افزود: با نقشه راه پمپئو درباره ایران که ۱۴ شرط گذاشته است اصلاً امکان مذاکره وجود ندارد.

 متقی با بیان این‌که مباحث مربوط به نرمش قهرمانانه تلاشی بود که از زمان دولت احمدی‌نژاد آغاز و در دولت روحانی گسترش یافت، گفت: مقام معظم رهبری بحثشان در این‌باره این بود که سیاست‌های آمریکا قابل اعتماد نیست پس شما هوشیار باشید و اگر می‌خواهید نرمشی داشته باشید در نظر داشته باشید که برای مملکت، آینده و اعتبار خود نتیجه‌بخش باشد.

وی ادامه داد: از این بیان در ادبیات روابط بین‌الملل به‌عنوان «مصالحه» یاد می‌شود یعنی در قبال از دست دادن چیزی، چیزی را بدست آوردید. اما اگر چیزی را از دست دادید و چیزی هم حاصل نشد نام آن «سازش» است و تاریخ همواره نشان داده است که هر کشوری که در وضعیت سازش باشد باید در ادامه انعطاف‌های بیشتری نشان دهد که در نتیجه موجودیت خود را از دست خواهد داد.

این استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: در تاریخ ۳ نمونه بارز از این موارد وجود دارد که از آن جمله «صدام حسین»، «قذافی» و «عمرالبشیر» بوده است از زمانی که صدام انعطاف‌پذیر شد و همه تأسیسات موشکی، شیمیایی و هسته‌ای خود را در اختیار غربی‌ها قرار داد و غربی‌ها فهمیدند صدام حسین هیچ قابلیت دیگری ندارد به کشور وی حمله نظامی کردند.

متقی افزود: حمله نظامی غربی‌ها نه به علت سلاح‌های شیمیایی عراق بلکه به این علت بود که  صدام هیچ قدرت بازدارنده‌ای برای حمله متقابل نداشت. در مرحله دوم، این وضعیت درباره لیبی تکرار شد این کشور تأسیسات را به آمریکا داد سرویس‌های اطلاعاتی لیبی همکاری‌های زیادی با آمریکایی‌ها کردند و در نهایت در فضایی قرار گرفتند که اعتبار اجتماعی خود را از دست دادند و به آن‌ها حمله نظامی شد من در تاریخ تاکنون ندیدم آمریکا در آفریقا حمله نظامی داشته باشد اما آمریکایی‌ها در لیبی این کار را کردند و حمله نظامی و عملیات هوایی داشتند.

وی افزود: مورد سوم در دنیا «عمرالبشیر» بود برخی مجموعه‌ها با عمرالبشیر کار کردند به‌ویژه عربستان که همواره عنوان می‌کرد ارتباط خود را با جمهوری اسلامی ایران حذف کنید و از برادران عرب خود حمایت کنید دکتر «سلیمان‌پور» از مقامات وزارت خارجه عنوان کردند در دیداری با عمرالبشیر با اشاره به اختلاف میان ایران و عربستان مطرح شد شما از کدام کشور حمایت می‌کنید او گفت جهان عرب عشیره‌ای است مادران‌مان به ما آموختند اگر میان برادرت و پسرعمویت درگیری ایجاد شد باید حامی برادرت باشی حتی اگر ناتنی باشد و بدین ترتیب شد که از حوزه مقاومت جدا شدند در نتیجه در ابتدا نصف سودان را گرفتند سپس کودتا کردند و براساس آن حکم پیشین در ارتباط با نسل‌کشی داشتند در آینده‌ای نزدیک محاکمه هم می‌شود.

 متقی با بیان این‌که تضاد ایران و ایالات متحد آمریکا ریشه تاریخی و طولانی دارد و مربوط به تضاد میان ایران و جهان غرب در قرن ۱۹ است، در ادامه تصریح کرد: دورانی که نشانه‌هایی از بازی بزرگ در روابط قدرت‌های بزرگ وجود داشت و بر آن اساس ایران بازیگر حاشیه‌ای تلقی می‌شد در این دوران روسیه و انگلیس محور اصلی این بازی بزرگ بودند و با هم توافق داشتند تا موقعیت خود را در ایران ارتقا و حوزه نفوذ خود را گسترش و امتیاز اقتصادی کسب کنند چون در نهایت موجودیت ایران را از صحنه تاریخ و سیاست حذف شود.

وی با بیان این‌که در آغاز قرن ۲۰ شاهد شکل‌گیری قرارداد ۱۹۰۷ بودیم، گفت: در سال ۱۹۰۷ ایران را به ۳ حوزه جغرافیایی تقسیم کردند منطقه شمالی در حوزه اقتدار روسیه، منطقه جنوبی در حوزه اقتدار انگلیس و منطقه مرکزی یک منطقه حائل محسوب می‌شد.

استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با بیان این‌که این تقسیم بر اساس مدل متوازن قدرت میان قدرت‌های بزرگ بود، افزود: ایالات متحده آمریکا و برخی کشورها مانع از اجرای قرارداد ۱۹۰۷ شدند در سال ۱۹۱۵ توافقی محرمانه میان روسیه و انگلیس در چارچوب قرارداد قسطنطنیه تنظیم شد این در حالی بود که در فضای فکری ایران میان روشنفکران و حتی گروه‌های سنتی نوعی بیگانه هراسی نسبت به جهان غرب احساس می‌شد.

متقی در ادامه تصریح کرد: به هر ترتیب در سال ۱۹۱۷ انقلاب روسیه شکل گرفت و دیگر مباحث مربوط به بازی بزرگ کارکرد خود را از دست داد. اما انگلیسی‌ها همواره به‌دنبال این بودند که قدرت را در ایران تحت کنترل همه جانبه خود در آوردند.

وی افزود: از همین‌رو کوشیدند قرارداد ۱۹۱۹ یا همان قرارداد «تحت الحمایگی» را تنظیم کنند در شرایطی که جو حاکم بر جامعه و شخصیت‌هایی چون آیت‌الله مدرس و بسیاری دیگر از افراد با قرارداد ۱۹۱۹ مخالفت جدی و شدیدی داشتند.

این استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با بیان این‌که به علت وضعیت موجود قرارداد ۱۹۱۹ با مسائل زیادی روبرو شد، در ادامه خاطرنشان کرد: انگلیس‌ها از طریق وثوق‌الدوله کوشیدند تا این مسایل را برطرف کنند اما مقاومت در فضای اجتماعی و سیاسی بسیار جدی بود و حتی مجلس و نخبگان جامعه هم  نسبت به آن واکنش نشان می‌دادند.

متقی گفت: سفیر انگلیس از آیت‌الله مدرس علت مخالفت را جویا شد او در پاسخ گفت من یک روحانی هستم و این مسایل به ما ربطی ندارد آن‌را در فضای سیاسی و زمامداران حل کنید سفیر انگلیس با نشان دادن قرارداد از ایشان خواست تا نظر خود را درباره این قرارداد عنوان کند که او اعتراض خود را با نخستین بند این قرارداد مبنی بر حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران توسط  انگلیسی‌ها اعلام کرد چون معتقد بودند این موضوع حق ذاتی هر کشوری است.

وی با بیان این‌که حاکمیت شامل  ۴ عنصر حاکمیت، حکومت، مردم و جغرافیاست، افزود: از همین‌رو این حق ذاتی کشورها به دیگران ربطی نخواهد داشت.

به گفته  متقی، آیت‌الله مدرس به سیالیت سیاسی وقوف کامل داشت.

استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: پس از این اتفاق انگلیس کودتای سوم اسفند را شکل داد این کودتا علیه سپهبد «اکبر رشتی» بود که گرایش بسیاری به انگلیس و سیاست‌های آن داشت.

متقی افزود: در ارتباط با ایران با جهان غرب هر بار تاریخ را ورق می‌زنیم یا در آن کودتاست، یا تحریم، یا حکومت نظامی، یا قحطی، یا اشغال، یا استقرار نیرو با قرارداد یا بدون قرارداد است. وجود چنین فضایی همواره ذهن جامعه ایرانی را تحت‌تأثیر خود قرار داده است.

وی یادآورشد: «مهرزاد بروجردی» که کتاب روشنفکران ایرانی و مسأله غرب را برای آمریکایی‌ها نوشت هم‌اکنون در مرکز مطالعات «سیراکیوس»(یک مرکز تحقیقاتی مربوط به CIA) است و مسأله آن‌ها (مرکز مطالعات) ثبات سیاسی جامعه مدنی، مهندسی اجتماعی در کشورهای پیرامون از جمله ایران است البته این مرکز نشریه «واشنگتن کوارتری» را هم درباره ایران منتشر می‌کند که در پایگاه ISI هم ایندکس شده است.

عضو هیئت علمی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تصریح کرد: مهرزاد بروجردی در کتابی که به فارسی هم ترجمه شده به این جمع‌بندی رسیده است که در ایران امام(ره)، شریعتی، مارکسیست‌ها و حتی نظریه‌پردازان دربار با جهان غرب مخالف بودند و رویکردی انتقادی داشتند نتیجه‌گیری وی این است که مسأله ایران و جهان غرب تنها به جمهوری اسلامی ایران بر نمی‌گردد و در همه دوران موضوعی نهادینه شده بوده است.

متقی در پایان با بیان این‌که در تفکر سیاسی و اجتماعی ایرانیان و همه گرایش‌ها این رویکرد همواره وجود داشته است، یادآور شد: همه این موارد مربوط به سال ۱۹۸۵ میلادی است اما چنانچه امروز نظرسنجی جدیدی شود متأسفانه نتیجه دیگری بدست می‌آید امروز مسئولان و مقامات اجرایی که فزرندانشان در خارج کشور هستند منابع مالی آن‌ها خارج از کشور است و به راحتی به همه دیار کفر با ادبیات مجازی خود سفر می‌کنند رویکردی متفاوت‌تر دارند.

 

محمد شفیعی‌فر: مواجهه امروز ایران و آمریکا تمدنی و هویتی است / ورود جدی آمریکا به مسایل ایران پس از جنگ جهانی دوم بود

محمد شفیعی‌فر، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران دیگر سخنران این نشست با بیان این‌که آمریکا در منطقه غرب آسیا می‌کوشید تا اهداف و منافع خود را به پیش ببرد، اما این اهداف با انقلاب اسلامی در تعارض قرار گرفت، گفت: آمریکا ۳ هدف عمده داشت، نخست این‌که سدّی در مقابل نفوذ شوروی به کشورهای جهان سوم از جمله ایران ایجاد کند و جلوی گسترش کمونیسم را بگیرد و شوروی را محاصره کند. از این رو برای رسیدن به این هدف، قصد داشت ایران را به هر قیمت حفظ کند. هدف دوم عبور آزاد نفت از منطقه خلیج‌فارس بود و در کودتای ۲۸ مرداد،  توجیه اصلی سرنگونی دکتر مصدق همین دو موضوع بود و پس از کودتا ۴۰ درصد نفت را آمریکا، ۴۰ درصد را انگلیس و ۲۰ درصد را فرانسه و هلند و ... بردند.

وی ادامه داد: هدف سوم آمریکا تضمین امنیت اسرائیل است که از زمانی که رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ ایجاد شد، این هدف را داشتند. سیاست‌ها و برنامه‌‌های محمدرضا پهلوی، ذیل سیاست خارجی آمریکا بود. بنابراین حفظ شاه در مقابل انقلاب اسلامی ۵۷ برای آمریکا حیاتی بود و نمی‌توانست واقعیت انقلاب اسلامی را بپذیرد و آمریکا تا آخرین لحظه دست از تلاش برای نجات شاه برنداشت.

استاد دانشگاه تهران با بیان این‌که پس از ناکامی‌ها، کارتر در آذرماه ۱۳۵۷ هیئت کارشناسی جورج بال را برای بررسی اوضاع ایران اعزام کرد و مشخص شد که شاه سقوط می کند، در ادامه افزود: و عاشورای ۵۷ (۲۰ آذرماه) پایان سلطنت تلقی می‌شد. البته این هیئت پنج سناریو را به ترتیب اولویت، برای تأمین منافع آمریکا در نظر گرفتند، نخست آن‌که نظام سلطنتی مشروطه برقرار شود، در مرحله دوم شورای نیابت سلطنت تشکیل شود، در مرحله سوم یک جمهوری توسط میانه‌روها و جبهه ملی ایجاد شود، سناریوی چهارم، تشکیل جمهوری اسلامی و از همه بدتر حکومتی مثل حکومت لیبی تشکیل شود.

شفیعی‌فرگفت: بر این اساس، آمریکا از ابتدا منافع خود را حفظ نظام پهلوی در منطقه می‌دید و نمی‌توانست واقعیت انقلاب اسلامی را بپذیرد. چون انقلاب اسلامی جایگاه آمریکا را در نظام بین‌الملل به چالش کشید.

وی با بیان این‌که با پیروزی انقلاب، پرستیژ و نفوذ آمریکا در جهان سوم مخدوش شد، خاطرنشان کرد: از طرف دیگر، الگوی عملی انقلاب اسلامی، ارائه حاکمیت اسلام برای ملت‌های منطقه بود که نظم مورد نظر آمریکا را در منطقه به خطر می‌افکند. بنابراین، اگر جمهوری اسلامی ایران هیچ کاری هم نمی‌کرد، ماهیت انقلاب اسلامی ایران برای آمریکا قابل پذیرش نبود.

این استاد دانشگاه تهران گفت: از این رو، پس از پیروزی انقلاب و انتخاب مهندس بازرگان برای دولت موقت، آمریکا در چارچوب سناریوی سوم خود، معتقد بود دموکرات‌ها و لیبرالها می توانند منافع آمریکا را تأمین کنند. از این­رو تلاش کرد گرایش بازرگان تقویت شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان این‌که از ابتدای پس از پیروزی انقلاب، تقابلی با آمریکا نبود و در ۲۳ بهمن سفارت آمریکا اشغال شد، اما امام دستور تخلیه سفارت امریکا و افزایش محافظان آن را داد که نشان دهند قصد تقابل با آمریکا را ندارند، ادامه داد: در جریان انقلاب، شاه فرار کرده و تقاضای ایران این بود که شاه برای محاکمه به ایران برگردد. از این رو آمریکا و انگلیس توافق کرده بودند که شاه را به کشورشان راه ندهند. شاه به مصر، مراکش، مکزیک و ... رفت، اما در ۳۰ مهر ۵۸ به آمریکا رفت.

وی با بیان این‌که آمریکا برای توجیه پذیرش شاه، عنوان کرد جهت درمان است، افزود: علاوه‌بر این، ایران با آمریکا قرارداد نظامی ۱۲ میلیارد دلاری داشت که در دورۀ بختیار بر خلاف قوانین بین­‌المللی لغو شده بود و باید مبالغ آن برگردانده می‌شد، اما آمریکا به این درخواست‌ها نیز توجه نکرد و مردم از اول آبان ۵۸ هر روز در مقابل سفارت آمریکا تظاهرات می‌کردند، چون هم‌چنان تصور انجام کودتایی شبیه ۲۸ مرداد را داشتند.

شفیعی‌فر با بیان این‌که آمریکا بدون پس دادن اموال و دارایی ۳۵ میلیارد دلاری شاه به رویه خود ادامه داد، گفت: دانشجویان پیرو خط امام در سال ۵۸ برای پیشگیری از کودتا، سفارت آمریکا را تسخیر و بلافاصله درخواست‌های مذکور را مطرح کردند.

عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی گفت: آمریکا به جای توجه به درخواست مردم ایران تصور میکرد نمی­تواند به ایران جهان سومی امتیاز بدهد و هم‌چنان خود را در نظام بین‌المللی و جهان سرمایه‌داری حفظ کند. از این­رو یک گردان نیروی هوابرد خود را در صحرای سینا در مصر آموزش داد تا به زور گروگان‌ها را آزاد کند. از همین‌رو با قطع روابط سیاسی با ایران ۱۹ فروردین ۵۹، در ۵ اردیبهشت به ایران حمله کرد که افتضاح طبس برایش رقم خورد.

وی افزود: البته بخشی از اهداف آمریکا آزادسازی گروگان‌ها بود و آمریکا واقعیت نظام جمهوری اسلامی ایران را در چارچوب منافع خود نمی­‌دید، پس روابط به تقابل کشیده شد. آمریکا بازی را آغاز کرد و تمام نکرد.

این استاد دانشگاه تهران با بیان این‌که منافع آمریکا همواره جلوگیری از نفوذ شوروی، انتقال نفت از خلیج‌فارس و تأمین امنیت اسرائیل بود، خاطرنشان کرد: دستیابی به این اهداف جنگ تحمیلی ۸ ساله را رقم زد و پس از عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر قدرت‌ها به این نتیجه رسیدند تا جنگ بدون پیروزی پایان یابد که با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ جنگ خاتمه یافت.

شفیعی‌فر با بیان این‌که هم‌اکنون جنگ میان تمدن اسلامی و تمدن غربی است، افزود: این جنگ، جنگ تمدنی و هویتی است و غیرقابل مصالحه است. با فروپاشی شوروی در اوایل دهه ۱۹۹۰، امریکا جمهوری اسلامی ایران را رقیب تمدنی خود و هدف اصلی سدّ نفوذ جدید می‌داند. از همین‌رو، هانتینگتن، جنگ تمدن‌ها را مطرح کرد. بر این اساس، بحث هسته‌ای و موشکی و حقوق بشر و ....، افسانه است و با برجام و .... برطرف نمی‌شود.

شایان ذکر است در پایان این نشست تخصصی، جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد.

 

 

ارسال نظر:
نام:

پست الکترونیکی:

آدرس وبسایت یا وبلاگ:

نظرشما:

لطفا عبارت را در کادر مربوطه وارد نمایید

قوانین سایت:
  • نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی شود
  • لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
  • اگرچه تلاش می شود نظرات ظرف 2ساعت تعیین تکلیف شوند اما نظراتی که پس از ساعت 17 نوشته شود حداکثر تا 10 صبح روز بعد منتشر می شوند
  • پس از تکمیل فرم بر روی دکمه ثبت کلیک نمایید.
نظرات شما: