جمعه 7 اردیبهشت 1403
منوی سایت
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
صفحه مخصوص واحدها
پیوند ها
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
تبلیغات
- aaaa مرکز آموزش سازمان فعالیت های قرآنی ثبت نام پنجمین دوره مسابقات ملی مناظره دانشجویان در البرز آغاز شد #
یک الگو برای اردو و حرکت‌ جهادی
تاریخ انتشار: چهار شنبه 18 بهمن 1396

اصولا «حرکت های جهادی» از جمله واژه‌هایی است که ادبیاتش (با توجه به سوابقش) 180 درجه نسبت به قبل تغییر کرده؛ یعنی قبلا وقتی می گفتند: باید جهادی باشیم، همه منتظر شق‌القمر بودند الان پرپرش منتظر نصف کردن یه سیب‌اند که البته بعد می‌بینند آن سیب هم در فرآیندی همچون اختلاس مستهلک شده! حالا این وسط هر کلمه‌ای که با عبارت «جهاد» هم خانواده می شود متاسفانه و متعاقبا مشمول این بدبینی ها می شود! یکیش عبارت «اردوهای جهادی» که به تعبیر این روزها توقع است، محور اصلیش امور ارزشی باشد. یعنی باید آخر هفته، چند خانواده را جمع کنیم و به مکانی که از سر و کولش ارزش می‌ریزد ببریم و در آن محیط روحانی اصول دین و فروع دین را حالی شان کنیم. حالا اگر هم شد تفریحی در کنارش تعبیه کنیم تا دشمنان نگویند فعالیت های دینی خشک و متحجرند! (چون ما معمولا نگران برداشت های دشمنان هستیم تا کاشته های خودمان) البته در مقام مسئول هم، نگران از دست دادن میزمان هستیم چون ممکن است فردا انگی بزنند که فلانی اردویی برگزار کرد و تعداد صلوات هایش به اندازه ای نبود که پشت آمریکا و اسرائیل را به لرزه درآورد. حال بماند که چرا در اردوهای تفریحی مان باید پشت این و آن را بلرزانیم. ظاهرا شعار عدم جدایی دین از سیاست بتدریج در همه چیزمان رسوخ کرده و درست به همین دلیل هم بتدریج ارزش ها را تبدیل به ضد خود کرده. آیا جایی که هم اکنون در آن قرار گرفته ایم هم شآن چیزهایی که بارها و بارها در گوش این و آن فرو کرده ایم هست؟ اگر نیست اشکال کار کجاست؟ البته نگفته، حقیر می داند که جواب چنین سوالاتی معمولا این است: «بخاطر وجود نگارنده هایی امثال شما» که متظاهرانه ننوشتید و دلسوزانه سوختید. امان از تظاهرهایی که بارها نمونه اش و ایضا ثمره اش را دیدیم! بگذریم ... گویا باید 40 سال صبر می‌کردیم تا روزی ما را به اردویی ببرند که نخواهند از ما فردی با تقوا بسازند گویا سال ها وقت لازم بود که حداقل در تفریحات سالم‌مان دست از سر کچل مان بردارند و ما را با دین مان تنها بگذارند. شاید باید ده ها سال می گذشت تا بفهمیم و برخی آقایان بفهمند که شاد بودن چندین جمع خانوادگی در محیطی سالم، خود خود اسلام که چه عرض کنم جد و آباد هر دینی است. یادمان باشد ظهور مناسک گرایی نتیجه افول دین است یعنی محتوا را تبدیل به فرم کردن و به عبارتی، از مبلغ کم کردن و به تعارف پرداختن و.... که این روزها آنقدر شاهد این مثال هستیم که ... بازهم می گذریم.

 

 این متن را بعنوان جهادگری می نویسم که 25 سال شاهد کمترین بی اعتنایی‌ها و کمترین توانایی‌های مدیریتی در زمینه ترویج  اندیشه درست دینی و فرهنگی بودم؛ مدیرانی دارای دکترا و عضو هیات علمی و در عین حال با کمترین سواد فرهنگی و قهر کرده از هنر! مدیرانی که دغدغه شان حفظ ظاهر بود و حفظ وضع موجود؛ مدیرانی که برای نداشتن دردسر، قید سالم ترین تفریحات، هنرها و هنرنمایی ها را زدند و کلی دست و پا زدند تا برای ارتقای بعدی شان سوء سابقه ای دست و پا نشود. ای وای بر جامعه ای که پرداختن به انواع  اشکال هنری و تفریحات سالم نوعی سوء سابقه محسوب می شود. وای بر جامعه ای که درهای مراکز فرهنگی شان را می بندند تا درهای دیگری را برای عده معدودی بگشایند. به هر تقدیر همه اینها بهانه ای بود برای قدردانی از یک اردوی پاک و پاستوریزه با مدیریتی حساب شده و بدون خست در بذل و بخشش آنهم در دوره ای که اوضاع مالی هیچ نهادی به سامان نیست و البته در دوره ای که اختصاص بودجه به کارهای کلیشه ای و ظاهرا ارزشی برند است و.... اگر نظر من برای کسی مهم باشد اعلام می کنم که این اردو می تواند الگو باشد باری برگزاری اردوهایی از این دست. بدون دغدغه تفکیک جنسیتی و بدون حرص زدن برای تلقین اعتقادی خاص.... لازم به توضیح است که این نوشتار به هیچ وجه در صد مخالفت با اردوهای هدفمند در زمینه های مختلف از جمله دینی نیست اما در عین حال جای چنین اردوهایی هم واقعا خالی است.  

 

 

یادمان باشد اعضای جهاد قبل از این که عضو باشند انسان اند و لایق حداقل ها .... به امید سوق دادن هزینه  برنامه های نمایشی به نمایش های راستین. به امید کرامت انسانی ... به امید سکوت هوچی گری و ریا ....

 

 بازهم از کلیه دست اندرکاران  اردوی خانوادگی – تفریحی (باغ پرندگان؛ موزه دفاع مقدس؛ کاخ نیاوران)  تشکر می کنم به ویژه از روابط عمومی و مرکز علمی - فرهنگی گردشگری ... خدا قوت   

 

 

 

فرزین پورمحبی             

 

 

 

  • -
  • -
  • -
  • -
  • -
  • -
  • -
  • -
ارسال نظر:
نام:

پست الکترونیکی:

آدرس وبسایت یا وبلاگ:

نظرشما:

لطفا عبارت را در کادر مربوطه وارد نمایید

قوانین سایت:
  • نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی شود
  • لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
  • اگرچه تلاش می شود نظرات ظرف 2ساعت تعیین تکلیف شوند اما نظراتی که پس از ساعت 17 نوشته شود حداکثر تا 10 صبح روز بعد منتشر می شوند
  • پس از تکمیل فرم بر روی دکمه ثبت کلیک نمایید.
نظرات شما: