یک مبارز انقلابی و فعال فرهنگی با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران به اهداف خود رسیده است، گفت: هنوز هم دشمن از الله اکبر گفتن مردم ما میترسد و علیرغم هزینههای سنگین برای تروریست، مواد مخدر و تحریمهای اقتصادی که ریشه مردم را بخشکانند ترس در وجودشان هست.
دشمن از اللهاکبر گفتن ملت ما میترسددر چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به دنبال جمعآوری خاطرات آن دوران در استان همدان، گفتوگوهایی با مبارزان انقلابی صورت گرفته است. به سراغ یکی از مبارزان همدانی که در تظاهرات قبل از انقلاب دانشآموز بوده است رفتهایم.
کمال عنایتی، مبارز انقلابی و فعال فرهنگی با حضور در دفتر ایکنا از همدان، اظهار کرد: ۷ ساله بودم که با جلسات قرآن حاجآقا مسکین آشنا شدم در این جلسات با مسائل دینی نیز آشنایی پیدا کردم و آرام آرام به سمت مسائل سیاسی کشیده شدیم. خانواده ما از مسائل سیاسی و ظلم بر مردم آگاهی داشتند، حضور ما در این جلسات از دید ساواک دور نبود، پسرخالههایم شهیدان سیدرضا و حسین دیباج در این جلسات شناسایی شده و سپس به شهادت رسیدند.
وی افزود: برادرم که سالهای بعد در دفاع مقدس شهید شد هم آن روزها توسط ساواک زیاد دستگیر میشد، این فعالیتها باعث شده بود ساواک دائماً مارا زیر نظر داشت.
عنایتی بیان کرد: برادرم شبی ساعت ۱ از تهران به منزل آمد و با سروصدای زیادی همه از خواب پریدیم، ساواکیها با کفش وارد اتاق شدند برادرم را که ۱۸ سال داشت دستگیر و به زندان اوین بردند وقتی مادرم مقاومت کرد با تفنگ او را تهدید به مرگ کردند، همزمان پسر خالهام را نیز دستگیر کردند اما از برادرم مدرکی نیافتند؛ لذا پس از ۱۳ روز آزاد شد، اما سیدحسین دیباج زیر شکنجههای بسیار به شهادت رسید.
وی با اشاره به فعالیتهای انقلابی دانشآموزان افزود: برای مقابله با رژیم حتی در مدرسه از خواندن سرود شاهنشاهی سرباز زده و خودداری میکردیم.
عنایتی اشاره کرد: ۳۰ مهر به اتفاق دانشآموزان به سمت میدان امام حرکت کردیم و با شعارهای کوبنده با رژیم درگیر شدیم، تعدادی از بچهها از جمله خود من زخمی شدیم و ماهها در بیمارستان بستری بودم.
وی با اشاره به اینکه جرم حمل اسلحه در آن دوران اعدام بود، گفت: آن روزها خواندن یک کتاب ۱۵ سال زندان داشت، خدا را شاکریم که رژیم طاغوت به واسطه خون شهدا سرنگون شد.
وی افزود: مادرم که با حجاب در مدرسه به دنبالم میآمد اجازه ورود به دفتر مدرسه را نداشت، دبیران و معلمان با شرایط رژیم باید هماهنگ میبودند افراد انقلابی نمیتوانستند در آموزش و پرورش ورود پیدا کنند، آنها به دنبال پیادهسازی فرهنگ آمریکایی بودند.
این فعال فرهنگی با اشاره به اینکه در همدان دو گروه فعال قرآنی حضور داشتند، گفت: این دو گروه با علی آقامحمدی و آقای اکرمی در حسینیه آقاجانیبیگ و به صورت علنی فعالیت میکردند و در نهایت درب این حسینه توسط ساواک بسته شد.
عنایتی در ادامه بیان کرد: در این جلسات کتابهای شهید مطهری به محض چاپ خریداری و خوانده میشد و با مسائل مذهبی و به تبع سیاسی آشنا میشدیم، کتابهای دکتر شریعتی ۱۵ سال زندان داشت، کتابهای محمود حکیمی در انگیزه دادن به جوانان آن دوره بسیار نقش داشت در قالب رمانهای جیبی که اغلب در وصف اصحابی چون سلمان، ابوذر و یا رهبران انقلابهای مختلف مانند الجزایر مینوشت.
عنایتی با اشاره به اینکه در اوایل جنگ تحمیلی و اعمال تحریمها سیم خاردار معمولی هم در کشور وجود نداشت، گفت: امروزه از نظر صنعتی بسیار پیشرفت کردهایم، برادرم شهید جلال عنایتی به عنوان مهندس برق در کارخانه کار میکرد اما بدون اجازه حق تعمیر وسایل را نداشت، دستگاهها را پلمپ میکردند تا نیروهای ایرانی نتوانند کاری انجام دهند.
وی با تکید بر اینکه صنعت موشکی ما باعث شده است تا اسرائیل شبها خواب راحت نداشته باشد، گفت: ساخت هواپیماها و هلیکوپترهای جنگی و... از برکتهای انقلاب اسلامی است. ما به دنبال جمهوری اسلامی بودیم و به آن دست یافتیم اما در حال حاضر دارای مملکت اسلامی نیستیم و مردم و مسئولان باید برای این مهم تلاش کنند.
عنایتی با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران به اهداف خود رسیده است، گفت: خوی اشرافیگری و قدرتطلبی که در مدیران رسوخ کرده و عدم تربیت افراد متخصص انقلابی باعث ایجاد مشکلات به ویژه مشکلات اقتصادی و ایجاد اختلاسها میشود. وقتی خوی اشرافیگری در مسئولان ایجاد شود باعث از بین رفتن روحیه انقلابی میشود و نگرش سیاسی و مذهبی را به نوعی تغییر خواهد داد و این عامل منحرف کننده است.
عنایتی در پایان با اشاره به کتاب «ساختن برای ماندن» که بیانگر تفکر مالکیت طلبی آمریکا است، خاطرنشان کرد: هنوز هم دشمن از الله اکبر گفتن مردم ما میترسد، علیرغم هزینههای سنگین تروریست، مواد مخدر و تحریمهای اقتصادی که ریشه مردم را بخشکانند ترس در وجودشان هست، در دفاع مقدس با تمام کمبودها نیروهای ایرانی از چیزی نمیترسیدند.